کارت امتیاز متوازن چیست؟

برای بقاء در دنیای رقابتی امروز، بسیاری از شرکت‌های تولیدی و خدماتی، ناگزیر شده‌اند به رویکردهای جدید مدیریتی رو بیاورند.

از جمله این رویکردها، می‌توان به روش‌های جدید ارزیابی عملکرد اشاره کرد که نقش مهمی در بهبود عملکرد یک سازمان دارند.

سیستم‌های سنتی ارزیابی عملکرد که بر پایه معیارهای مالی هستند، برای محیط پیچیده کسب‌وکار امروزی مناسب نیستند.

به خصوص این که اهمیت دارایی‌های نامشهود سازمان نسبت به دارایی‌های مشهود در کسب مزیت رقابتی، روز به روز افزایش می‌یابد.

کارت امتیازی متوازن ( BSC ) یکی از رایج‌ترین سیستم‌های سنجش عملکرد در سالهای اخیر بوده است. اگر چه انتقاداتی به بعضی جنبه‌های این رویکرد وارد شده است.

در این مقاله محدودیت‌های استفاده از BSC از دیدگاه سیستمی مورد بحث قرار می‌گیرد و کاربرد پویایی‌های سیستم به عنوان ابزاری جهت افزایش اثربخشی BSC ارائه می‌گردد.

هدف این مقاله، تمرکز روی توسعه “کارت امتیازی متوازن پویا” و همچنین اثبات این موضوع است که تطابق ساختار کارت امتیازی متوازن سنتی با اصول پویایی‌های سیستم، حمایت و پشتیبانی بهتری برای تصمیم‌های مدیریت استراتژیک فراهم می‌کند.

با توجه به ادبیات موضوع، یکی از مهمترین مشکلات کارت امتیازی متوازن، عدم لحاظ تحلیلهای ابعادی زمان بین علت و معلول (تأخیر بین علت و معلول) و اثرات پویای آن است.

ابداع کارت امتیازی متوازن

در سال ۱۹۹۲، دکتر دیوید نورتون و دکتر رابرت کاپلان، بررسی چالش گزارش دهی تنها بر پایه اقدامات مالی را آغاز کردند.

در سازمان های سودآور، بررسی های مالی گزارش های تاریخ گذشته ارائه می دادند (یعنی نشان می دادند چه اتفاقی در ماه گذشته، فصل گذشته یا سال گذشته رخ داده است)، اما نمی توانستند در مورد آینده چیزی بگویند.

 

نورتون و کاپلان می خواستند به طور خاص بدانند کدام شاخص ها هستند که به آینده مربوط می شوند و می توانند شاخص اصلی باشند.

پیدا کردن این شاخص ها و تاثیر آنها بر استراتژی سازمان هدف تحقیق بود و به این ترتیب روش BSC به وجود آمد.

معیارهای عملکرد موجود در کارت امتیازی متوازن از پاسخ به چهار سوال به دست می آید:

  • سهامداران چه انتظاری از ما دارند؟ دیدگاه مالی از معیارهایی نظیر جریان نقدی، فروش و رشد درآمد و بازده حقوق صاحبان سهام تشکیل می شود.
  • در نظر مشتریان چگونه هستیم؟ معیارهایی نظیر اهداف مربوط به محصولات جدید، تحویل به موقع و سطح عیوب و خطا بر دیدگاه مشتریان موثر است.
  • باید در چه چیزی برتری داشته باشیم؟ دیدگاه کسب و کار داخلی با فرایندهای کسب و کار داخلی نظیر بهره وری، مهارت های کارکنان، زمان چرخه، نرخ بازده و معیارهای کیفیت و هزینه ارتباط دارد.
  • آیا می توانیم به بهبود و ارزش آفرینی ادامه بدهیم؟ دیدگاه نوآوری و یادگیری شامل معیارهای مرتبط با زمان چرخه توسعه محصول جدید، رهبری تکنولوژیکی و نرخ بهبود است.

واژگان رایج در BSC چیست؟

 

اگر شما یک کارت امتیازی متوازن ایجاد می کنید، کلمات “هدف”، “معیار ها”، “پروژه” و “آیتم عمل” را زیاد می شنوید. هر یک به اختصار این گونه معنی می شود:

 

شما مقصدی سطح بالا در ذهن دارید، که هدف شماست. این هدف ها در برنامه ریزی فروش سالیانه مشخص می شوند.

معیار ها به این سوال پاسخ می دهند که “چگونه بدانم که در راه رسیدن به هدف هستم؟” (به عبارت دیگر، آنها به شما اجازه می دهند ببینید که آیا به اهداف خود می رسید یا خیر).

پروژه برای پاسخ به این سوال مطرح می شود: «برای انجام این هدف، چه اقداماتی انجام می دهم؟» یعنی جاهایی که شما پول خرج می کنید یا برای بهبود عملکرد خود تلاش می کنید.

آیتم های عمل کمک می کنند وظیفه های کوچکی را که شما را قادر به انجام پروژه ها می کنند، تعریف و واگذار کنید.

به خاطر داشته باشید، ممکن است پروژه های متعددی برای بهبود معیارها و رسیدن به هدف ها خود داشته باشید.

اگر پروژه ها به شما کمک نمی کنند که در این زمینه ها بهتر عمل کنید، ممکن است لازم باشد که استراتژی کلی خود را بازبینی کنید یا پروژه ها را صحیح مدیریت کنید.

دیدگاه امور مالی در کارت امتیازی متوازن 

موفقیت مالی یکی از مهم ترین جنبه های موفقیت یک سازمان است، در این دیدگاه کارت امتیاز متوازن از سنجه های گوناگونی برای بررسی میزان موفقیت مالی سازمان استفاده می کند.

همچنین اندازه گیری های مختلف مالی بر اساس اهداف خاص سازمان در bsc انجام می شود.

دیدگاه مشتری در کارت امتیازی متوازن

توجه به نیاز مشتریان و بررسی میزان رضایت مندی مشتری از طریق نظرسنجی و… یکی از دیدگاه های اصلی کارت امتیاز متوازن است.

در این دیدگاه پاسخ  به سوالاتی مانند مشتری ما را چگونه می بیند؟ و چگونه می توان رضایت کامل مشتریان را جلب کرد ؟ بررسی می شوند.

دیدگاه فرآیندهای داخلی در کارت امتیازی متوازن

دیدگاه فرآیندهای داخلی در کارت اعتباری متوازن به بررسی نحوه عملکرد و میزان موفقیت سازمان در جلب رضایت مشتریان می پردازد.

به عبارت دیگر این دیدگاه به دنبال رویکردها و روش هایی برای بهبود عملکرد و رسیدن به حداکثر بهره وری است.

دیدگاه دانش و رشد در کارت امتیاز متوازن 

این دیدگاه به افراد مهارت ها و میزان دانش آن ها در زمینه های مختلف تمرکز دارد و به این سوال پاسخ می دهد که ارزش در یک سازمان چگونه تولید و ارتقا می یابد.

نتیجه‌گیری و بحث

کارت امتیازی متوازن زبان مشترکی را پدید آورده که مدیران می‌توانند از آن برای بحث در مورد جهت‌گیری و اولویت‌های سازمان خود استفاده کنند.

اهداف و شاخص‌های عملکردی در چهار وجه مستقل نیستند و ارتباطات علت و معلولی بین آنها وجود دارد. نقشه استراتژی ابزاری است که با ایجاد تصویری از این ارتباطات، گفتگو و تعامل مدیران درباره استراتژی سازمان را آسان‌تر می‌کند.

توسعه کارت امتیازی متوازن در سازمان تلاش و اهتمام زیادی می‌طلبد. نتیجه آن شناسایی عوامل کلیدی است که در چهار وجه اساسی قابل بررسی است.

همچنین در قالب روابط علت و معلولی مشخص، استراتژی سازمان را اجرایی و دست‌یافتنی خواهند کرد. کارت امتیازی متوازن وسیله‏‌ای است تا پیوند بین سیستم اندازه‏‌گیری عملکرد و اهداف و استراتژی تجاری سازمان‏‌ها را به نمایش گذارد. از این طریق بستر توانمند نمودن زیرساخت‌‏های لازم را برای تحول فراهم سازد.

کارت امتیازی تعدیل شده ماموریت سازمان و استراتژی آن را به مجموعه‌‏ای از شاخص‌‏های عملکردی ترجمه می‏نماید. چارچوبی برای اندازه‏‌گیری میزان اثربخشی مدیریت استراتژیک سازمان پدید می‌‏آورد.

به یک تعبیر، استراتژی مجموعه‌‏ای از فرضیات راجع به علت‏‌ها و معلول‏ها است. در نهایت، تمامی عوامل و روابط علت و معلولی شناسایی‌شده در طرحی یک صفحه‌ای، گرد هم می‌آیند.

نقشه استراتژی از مدل چهار وجهی کارت امتیازی متوازن پدید آمده‌است که همچون نقشه راه مسیر پیشبرد استراتژی را نیز نشان می‌دهد.

نقشه استراتژی روشی یکسان و ثابت برای توصیف استراتژی ایجاد می‌کند تا اهداف و معیارها قابل سنجش و مدیریت باشند.

 

منابع

ijiepm.iust.ac

sharifstrategy

parsvt.com

kasraco

parsmodir

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *